سیل


   یک سیل عظیم از انبوه در و دکان‌های باصطلاح معنوی که جز چرندیات و افزودن به توهم انسانها هیچ نتیجه و بهره‌ای ندارند، در جامعهٔ ایران راه افتاده.
   بطرز عجیبی خرافه‌گرایی و صحبت دربارهٔ «انرژی»، «کائنات»، «فرشته‌های ثروت‌آفرین»، «موجودات معنوی و غیر ارگانیک»، «هشیاری عالم هستی»،  «عالم ماوراء»، «سفر روح»، و کلمات و اصطلاحاتی مشابه اینها در جامعه مثل مور و ملخ ریخته. همه هم از محتوی و جوهر بی‌بهره. نه تنها بی‌بهره، بلکه بسیار مخرب و مضر!
   گردانندگان مجالس و دور همی‌های اینچنین محتواهایی هم آدم‌های شیاد عوام‌فریب، که از مردم از همه جا بی‌خبری که میل به درمان سردرگمی‌شان در زندگی را دارند، بهره‌کشی می‌کنند.



سگ


   شما اگر یک سگ نیازمند را پیدا کنید و به او غذا دهید یا نیازش را برطرف کنید و یا کمکش کنید، آن سگ دیگر هیچگاه شما را گاز نخواهد گرفت.

   تفاوت اصلی بعضی انسانها با سگ در همین است!



استاد معنوی


یک انگیزه ظاهری هویت فکری جستجوی روشنائی است. اما به قول مولوی:

" او محک می خواهد اما آنچنان
که نگردد قلبی او زآن عیان"

انسان هویت فکری روشنائی و توانائی جستجو می کند, اما آنها را می خواهد تا به خدمت نیازها و خصوصیات "مرکز"در آورد. او تحت عنوان روشنائی, "زیرکی" را جستجو می کند. تجسم او از روشنائی, زیرکی و دانش های روباه گونه ای است که می تواند نقشه های موفقیت را طرح ریزی کند, می تواند لنگی های "خود" را از بین ببرد, می تواند طناب های مانع یک حرکت سریع و موفقیت آمیز را باز کند. او در این طریق - یعنی طریق عرفان و خودشناسی هم- در واقع خشت و گل و رنگ و لعابی برای "خود" جستجو می کند. منتها عنوان ظاهری اش را می گذارد سلوک و صیقل زدن و اینجور حرفها.

کتاب «رابطه» - محمدجعفر مصفا


گلبن

خودت را، به هر صورت که می‌توانی، همنشین، مستمع و همصحبت آدمهای خوب کن.

آدمهایی که کم‌دانش‌اند، راستگو، ساده و پرهیزکننده از حواشی، لغو و یاوه‌اند.

دروغ

اگر کسی دروغ می‌گوید، و کلیت رفتارش بر مبنای دروغ و فریب است، همهٔ بدیها را در خود دارد. چرا که دروغ سرچشمهٔ تمام بدیهاست.

اصل

کسی که در فلان شرایط بخصوص با دیگری فلان رفتار(هر رفتاری) را دارد، یقیناً در همان شرایط یا مشابه آن، همان رفتار را با تو هم خواهد داشت.

فکر نکن تو برایش استثناء هستی. او اصولاً در بند تو نیست، مقهور کیفیت روانی‌یی است که حاصل کرده.

میکروفون‌درمانی

بعضی‌ها دنبال گوش مفت می‌گردند.

مدام پیش نگاه

تو کیستی که من اینگونه بی تو بی‌تابم؟
هم از هجوم خیالت نمی‌برد خوابم

تو کیستی که من از موج هر تبسم تو
بسان غایق سرگشته روی گردابم؟

تو دور دست امیدی و پای من خسته است
چراغ چشم تو سبز است و راه من بسته است

تو آرزوی بلندی و دست من کوتاه
مدام پیش نگاهی، مدام پیش نگاه

چه آرزوی محالیست زیستن با تو
مرا همی بگذارند یک سخن با تو

با صدای حسن(پشت فرمان!)

قسمت اول:
https://drive.google.com/file/d/0B8IOpSLtMugQaUFqcEhySzl1VW8/view?usp=docslist_api

قسمت دوم:
https://drive.google.com/file/d/0B8IOpSLtMugQVmh2dUxYVm9CNW8/view?usp=docslist_api

مروت و مدارا


   نیمی از خرد بردباری‌ست و نیم دیگر آن، تغافل(نادیده گرفتن).
امام علی(ع)



پای‌بست

فساد در انسان بیش از آنچه ظاهر است، جهان او را تسخیر کرده. فقط ما نمی‌بینیم. اما اگر در کنه روابط و درون انسانها برویم، به میزان تخریب آن آگاه می‌شویم.

باید کاری اساسی کرد. با تاکتیک و سر هم بندی کاری از پیش نمی‌رود.

خودشناسی

امام علی علیه السلام می فرمایند:
برترين شناختها آن است كه انسان نفس خويش را بشناسد
افضل المعرفة معرفة الانسان نفسه

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
افضل الحكمة معرفة الانسان نفسه و وقوفه عند قدره
برترين حكمتها آن است كه انسان نفس خويش را بشناسد و در مرز خويش بايستد (و از حدّ خود تجاوز نكند)

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
افضل العقل معرفة الانسان نفسه، فمن عرف نفسه عقل و من جهلها ضلّ
برترين خرد و دانايي آن است كه انسان نفس خويش را بشناسد كه هر كس نفس خود را شناخت دانا شد و هر كس آن را نشناخت گمراه گرديد

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
كفي بالمرء معرفة ان يعرف نفسه
براي شناخت آدمي همين بس كه خود را بشناسد

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
كفي بالمرء جهلا ان يجهل نفسه
براي ناداني آدمي همين بس است كه خود را نشناسد

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
من عرف نفسه تجرّد
كسي كه خود را بشناسد از علايق دنيا و ماديّات مجرّد و برهنه گردد

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
من جهل نفسه أهملها
كه نفس خود را نشناسد آن را واگذارد

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
من عرف نفسه عرف ربّه
كسي كه خود را بشناسد پروردگار خود را شناخته است

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
من عرف نفسه جلّ امره
كسي كه خود را بشناسد كارش بزرگ شود

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
من جهل نفسه كان بغير نفسه اجهل
كسي كه خود را نشناسد نسبت به شناخت ديگران نادان‏تر خواهد بود

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
من عرف نفسه فهو لغيره اعرف
كسي كه خود را بشناسد ديگران را بهتر بشناسد

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
من عرف نفسه فقد انتهي الي غاية كلّ معرفة و علم
كسي كه خود را بشناسد به نهايت هر علم و شناختي رسيده است

غررالحکم

امام علی علیه السلام می فرمایند:
من لم يعرف نفسه بعد عن سبيل النّجاة و خبط في الضّلال و الجهالات

كسي كه خود را نشناسد از راه رستگاري دور گردد، و خود را در گمراهي و نادانيها در اندازد

غررالحکم

پدربزرگ

نه در برابر چشمی، نه غایب از نظری
نه یاد می‌کنی از ما، نه می‌روی از یاد

یک تجربه (ملامت)

الان که داشتم بر می گشتم خونه تو مسیر یکی از دوستای قدیمی م رو دیدم شاید هشت سال بود که ندیده بودمش
. بعد از احوال پرسی یهو کفشش رو نشونم داد و گفت که کفشش پاره ست و پول نداره بره کفاشی اگه میشه پنج هزار بهم بده که کفشم رو بدوزم . منم بهش دادم.
بعدش هویت فکری اومده می گه: «خاک بر سرت چرا پول بهش دادی این معلومه که معتاد شده و خوب سرت رو شیره مالید حالا اگه راستش رو می گفت که به پول نیاز داره خوب اشکال نداشت بهش میدادی ولی الان که بهت دروغ گفته در واقع فریبت داده و پخمه حسابت کرده . این اصلا کارش همینه بعد از تو میره سراغ یکی دیگه و از اون پول می گیره..تو چقدر ساده ای.  اصلا باید به عنوان یه لم خلاف عادت بهش نمی دادی..ولی ایا تو جرات داشتی که بهش بگی «نه»..یا صرفا برای حفظ تصویری که ازت داره بهش پول دادی.  اخه گدا تو که خودت از خونه خرجی می گیری..دیگه چرا به بقبه پول می دی! چرا همیشه می خوای ادای ادم های بزرگ منش رو در بیاری»

این گوشه ای از ملامت هاش بود.

حالا اگه به طرف پول نمی دادم..مطمئنم ملامت های دیگه ای می کرد. مثلا می گفت:
«خب نامرد حتما دوستت احتیاج داشته چرا بهش ندادی.  مگه پنج تومن پولیه اخه..این پول رو بندازی جلو گدا هم بر نمی داره
.پس انسانیتت کجاست..اگه نیاز نداشت خوب بهت نمی گفت.بی معرفت. اصلا تو اون پول رو به حساب صدقه می زاشتی...مگه نمی دونی صدقه دفع بلا می کنه..  به اسم لم خلاف عادت داری انسانیت رو زیر پا می ذاری ها»

سهراب