دو پارادوکس


   این جمله بلحاظ گزیدن ذهن(بخاطر پارادوکس زیبایش) و همینطور بلحاظ محتوی به دلم نشست. نمی‌دانم کجا دیدمش و از کیست. مهم هم نیست که از کیست.

«همهٔ ما دو زندگی داریم. زندگی دوم موقعی آغاز می‌شود که متوجه شویم فقط یک زندگی داریم!»

ایضاً این را هم می‌پسندم: «تو منحصر بفرد هستی. درست مثل همه!»



اینستاگرام


   این هم دکان جدیدمان:  instagram.com/Panevis



رابطه


   هرگز به کسی التماس نکنید که با شما بماند.



هذا من فضل ربی


در اوج بحران‌های سخت زندگی، وقتی در تنهایی و خلوت‌تان با خدایتان نیایش می‌کنید، وقتی اشک‌ها جاری می‌شوند، بدانید که این اشک‌ها از فضل پروردگارتان و از ارزشمندترین نعمتهایی‌ست که بر شما جاری ساخته است.

اولویت


   فقط یک «چیز» شایستگی در اولویت قرار گرفتن در زندگی را دارد. فقط و فقط این «چیز».

   و این «چیز» شبیه هیچ چیز نیست. و هیچ چیز نیز نمی‌تواند حتی شبیه‌ش باشد.

   این اولویت را در زندگی‌ات اِعمال کن، و نتیجه‌اش را در احوالت ببین.


فونداسیون


   از هر چیز، ابتدا اصول و پایه‌های اصلی‌اش را یاد بگیر و تمرین کن و در آن مهارت پیدا کن.

   اصول هر چیز نیز معمولاً کم و ساده هستند. و استقرار این اصول، زحمت و تلاش و صبوری می‌طلبد. اما میوه‌ای عالی دارد.




ترامپ


   فرض کنید شما نویسنده و کارگردان نمایشی عروسکی هستید که در آن، می‌خواهید یک عروسکی خرابکار باشد و برود خرابکاری‌هایی کند.

   خب، عروسکتان را با چه ظاهری انتخاب می‌کنید!؟




واقعیت

زندگی های عالی، بدن های پرفکت، کامل، عالی، خنده های همیشه بر لب، همه چیز در حد عالی خوب، اینها تبلیغات رسانه های موجود امروز در دنیا هستند و همه اینها به طور ضمنی این موضوع را به ذهن انسان‌ها القا می‌کنند که زندگی باید همه چیزش کامل و بدون نقص باشد و همه چیز خوب و عالی پیش برود در صورتی که واقعیت زندگی این است که همه ی انسان ها معمولی هستند و هیچ زندگی پرفکت و بدون نقص نیست، از هیچ لحاظ. زندگی همین است، ناقص بودنش، معمولی بودنش جزئی از اوست. این القائات ضمنی رسانه‌ها چیزی نیست جز برای به بند کشیدن روان انسان‌ها برای استعمار آنها. برای تزریق احساس نارضایتی در آنها.


یا علی

   ای امام المتقین، ای علی ابن ابیطالب، ای امیر المومنین، راست است که گنبد طلای مرقد مبارکتان صد و پنج کیلو طلای ۲۴ عیار دارد؟

  آیا شما راضی هستید که عده‌ای بسیار، نیازمند باشند و شما این همه ثروت را بالای سرتان نگه بدارید؟ آیا روح شما عذاب نمی‌کشد؟


انکارِ اقرار

انکارِ اقرار
( ترکیب فوق، وصفی‌ست! یعنی: انکاری که اقرار است. مانند «کتاب خوب» آن را بخوانید.)

  اگر من(نوعی) که به نیروی یگانهٔ هستی یا همان خدا اعتقاد ندارم، بگویم: «خدا وجود ندارد»، همین جمله‌ام نشانهٔ وجود آن نیروست!

  درست مثل رباتی که با صدا بگوید، یا مثل کامپیوتری که روی صفحه‌اش نوشته شود: «نیروی الکتریسیته وجود ندارد». نفس همین اظهارِ انکار، نشان دهندهٔ وجود نیروی الکتریسیته است. به همین سادگی!

   باطن این انکار، اقرار است. به زبان حال.

جنبش تو هر دمی خود اشهد است
که گواه ذوالجلال سرمد است



سعی و خطا


   یکی از وجوه انسانی ما انسان‌ها، اشتباه کردن ماست. اگر اشتباه نکنیم که انسان نیستیم. خیلی عادی‌‌ست که ما خطا کنیم. و لذا کاملاً غلط است که از خودمان(و از دیگران) انتظار کامل و بی‌نقص بودن داشته باشیم.

   روش طبیعی انسان برای سلوک، روش سعی و خطاست. (روانت شاد آقای شجاعی که در نوجوانی این را آموزاندی‌ام و از همان زمان بر جانم نشست).

   بنابراین، این را همیشه و همیشه بیاد داشته باشیم که وقتی اشتباهی از ما سر زد، این جزو روال کار است. یاد بگیرم که از خودم انتظار بی‌نقصی و اشتباه نکردن داشتن، انتظار غلطی‌ست.

   همهٔ ما انسانها اشتباه می‌کنیم. بنابراین هم به خودمان و هم به دیگران آسان بگیریم. و چنان که دوست داریم ما را ببخشند، ما هم خودمان و دیگران را - در اعماق دلمان - ببخشیم. 

   چه بدبخت است انسانی که نسبت به خودش و نسبت به دیگران آتش نفرت و خشم را در دلش روشن نگه می‌دارد.



زندگی

خلل‌پذیر بود هر بنا که می‌بینی 
مگر بنای محبت، که خالی از خلل است

بیماری


   روال رفتار جامعه و آموزش آن در ارتباط با برخورد ما با بیماری‌ها این است که سریع با چند تا قرص و آمپول، پدر بیماری را درآوریم و بیرونش برانیم. این رویکرد با بیماری‌ها رویکردی غلط است.

   لزومی ندارد بیماری را سریع از تن خود برانیم. برای انجام کاری و مأموریتی آمده. به صبوری بگذاریم کارش را بکند و برود. چه عجله‌ای‌ست؟


صبر


پایهٔ اصلی زندگی صبر است. صبر بمعنی تسلیم، پذیرش. 

اگر خداوند بخواهد خیری به فرد برسد، هیچکس جلودار آن نمی‌تواند باشد. و اگر نخواهد هم همینطور. پس راضی باش به آنچه داری و به تو رسیده. مقایسه و نارضایتی مثل خوره زندگی را نابود می‌کند.

این دو جمله، این دو جمله:
این نیز بگذرد...
بسا کسا که به روز تو آرزومند است...

یوم تبلی السرائر


   یکی از برکات اینترنت و تعامل انسانها از طریق آن، این است که انسانها براحتی خودشان را بیرون می‌ریزند، و چون شناخته نمی‌شوند، ترسی از هر گونه رفتار غیر اخلاقی نیز ندارند!

   وقتی فرد رو در رو باشد، شرم می‌کند که فلان رفتار را کند و فلان حرف را بزند. اما وقتی با نام ناشناس یا تقریباً ناشناس چیزی می‌نویسد و یا رفتاری می‌کند، و این گمان را دارد که خواننده او را نمی‌شناسد، براحتی هر چه درونش باشد، اعم از بی‌اخلاقی یا خشم و نفرت و حسادت و تندی و پرخاش و ... را بیرون می‌ریزد. در حالی که اگر در رابطهٔ بیرون و واقعی بود، بهیچوجه این رفتار و گفتار را  بروز نمی‌داد.

   این موضوع دقیقاً از مشخصه‌های هویت فکری منبعث است. دوستی می‌گفت: در سایت من کسی می‌آمد و با نام ناشناس چیزهایی می‌نوشت که معلوم بود به گمان خودش می‌خواهد مرا آزار دهد و برنجاند. و فکر می‌کرد من نمی‌دانم او کیست. اما برای من مثل روز روشن بود. او حتی از دوستان من بود که من مدتی با او صمیمی بودم و منزلش هم رفتم و با هم سر یک سفره غذا می‌خوردیم و رفاقت کرده بودیم. و تعجبم از این بود که چطور این آدم در زندگی بیرون و واقعی آنقدر آدم با اخلاق و با ادب و فرهنگی می‌نماید اما در اینجا اینطور رفتار می‌کند.

   دلیلش روشن است. اینکه فرد در زندگی بیرونی با ادب و احترام با شما برخورد و رفتار می کند، اتفاقاً آن باصطلاح ادب و احترام و با اخلاق بودنش، سرپوشی است بر حال درون پر خشم و نفرتش. اگر او آن ادب و احترام و فرهنگ ظاهری را مستقر بر وجودش نکند، اگر آن لباس ادب را نپوشد، تو بروشنی باطن او را می‌بینی. و او این را نمی‌خواهد و می‌ترسد. لذا به این وسیلهٔ ادب و احترام، درون و باطنش را استتار می‌کند.

   واقعیت این است که دنیای درون انسانها بسیار بسیار مخرب و بر مبنای میل خشم و آزار است. هویت فکری بسیار هشلهف و ملغمه‌ای بغرنج است. خدا می‌داند اگر پرده از روی ظواهر ما انسانها برداشته شود، آیا ما بهم حتی نگاه می‌کنیم؟

جمله قرآن شرح خبث نفس‌هاست



بشتابید


   بهترین کار خوب این است که انسان به درون خودش برسد. این اصیل‌ترین و اساسی‌ترین نوع کمک به دیگران است!

   وقتی انسان به صفای باطن خودش برسد، خیرش به شکل‌های مختلف به دیگران نیز می‌رسد، حتی بدون اینکه خودش مطلع باشد.

   بهمین خاطر است که نماز، «خیر العمل» نامیده شده است. یعنی «بهترین کار».



آخرین اعلام


   آخرین اعلام ثبت نام دوره جدید

تا دو روز دیگر ثبت‌نام ادامه دارد. 
دوشنبه اولین جلسه خواهد بود و پس از آن تا چند ماه دورهٔ جدید نخواهیم داشت.
پس از آغاز دوره، پذیرش نخواهیم داشت.
+ این دوره آنلاین است. حضوری نیست. در هر کجا باشید، می‌توانید از طریق گوشی همراه‌تان شرکت کنید.



اصول


   خوش به حال کسانی که به حداقل‌ها در یک رابطه، کفایت می‌کنند. به اصول. 



معجبی


   کسانی که در طول مدت زیادی از زندگی‌شان به دلیل وجود حُسن و زیبایی‌یی در آنها، یا هر ویژگی دیگری، مورد توجه دیگران بوده‌اند، بیچاره‌اند! باقی عمرشان نیز در راستای کسب لذت از توجه‌های دیگران می‌گذرد. ایشان انسان‌هایی بسیار پوچ و سطحی بار می‌آیند.  



آزادی


   «تو هر طوری دلت می‌خواد باش، منم هر طوری دلم می‌خواد هستم» یعنی فاتحهٔ رابطهٔ سالم. اسمش را هر چه می‌خواهند بگذارند؛ روشنفکری، آزادی، و هر چه.



تو استثنایی


   کسیکه بخاطر شما به دیگری خیانت یا جفا می‌کند، مطمئن باشید به موقعش با شما نیز همین رفتار را خواهد داشت. «تو فرق می‌کنی برام» باد هواست.



تیر


   هیچوقت، هیچوقت، هیچوقت، حتی در اوج عصبانیت و ناراحتی و فشار، حرفی نزنید که هیچ جای صلح و آشتی نگذارد. زندگی دائم در حال تغییر است. چه بسا فردا باز بخواهید دوست و نزدیک شوید، اما آن حرفهای ضمن عصبانیت، مانع شوند.



دو فاکتور


   در ازدواج و یا رابطهٔ سالم و پایدار، هر دو فاکتور تعهد و قربانی کردن وجود دارند.

   کسی که فکر می‌کند می‌تواند در ازدواج یا رابطهٔ خوب و سالم باشد، و در عین حال «آزاد» از هر قیدی باشد، توهم زده است و در رویا زندگی می‌کند.



دُرد


   آدم‌ها در شرایط معمولی ظاهراً زلال و شفاف‌اند و خیلی خوب. در بحران‌ها و ناراحتی‌ها و مصیبت‌هاست که ته‌نشین لیوان بالا می‌آید.

   لذا، «قبل از مصرف خوب تکان دهید.»!


رابطه، ترس و تردید


   رابطه‌ای که ترس در آن است، رابطه نیست.

(رابطه به معنای خاص و نیز عامش)



عهد و قربانی


   اگر کسی چیزی را که برایش عزیز است و ارزشمند، برای شما قربانی کرد، او را براحتی از دست ندهید. دو انسان، بسیار ارزشمندند، یکی کسی که پای عهد و پیمان و حرفش می‌ماند، دیگری کسی که از خودش و علائقش می‌گذرد و آنها را قربانی می‌کند.



سبو


   اعتماد، از ستون‌های رابطهٔ سالم و دلپذیر است. وقتی از بین رفته باشد، ترمیمش کار حضرت فیل است. آن هم در دوره و عصری که ما در آن زندگی می‌کنیم. تقریباً نشدنی‌ست. لذا بهتر است بطور کامل از آن رابطه دل بکنید و فراموشش کنید.

   رابطه‌ای که در آن اعتماد نباشد، هیچ چیز در آن نیست.


آخرین اعلام


آخرین اعلام ثبت نام دوره جدید

تا دو روز دیگر ثبت‌نام ادامه دارد. 
دوشنبه اولین جلسه خواهد بود و پس از آن تا چند ماه دورهٔ جدید نخواهیم داشت.
پس از آغاز دوره، پذیرش نخواهیم داشت.



رمان و فیلم


گروه فیلم و رمان شامل معرفی، تماشا و بررسی فیلم‌ و رمان‌ ژانر معناگرا در واتس‌اپ برقرار است. جهت درخواست عضویت، به masnawi@gmail.com ایمیل بزنید.

در عنوان ایمیل بنویسید: فیلم و رمان

عضویت در این گروه رایگان است.



عقل؟

احساسات موقت،
 تصمیمات دائم


دوست


   دوست قلابی به شایعات و شنیده‌هایش دربارهٔ تو باور دارد، و دوست حقیقی به تو.

   اگر کسی به تو گفت «به تو ایمان دارم»، تا امتحانش را پس نداده، باور نکن. چرا که اتفاقاً کسی اصرار به اظهار ایمانش می‌کند که میل به استتار تردیدش را دارد!



تأثیر


   با افراد گرم‌رو و با همت بنشینید و دمخور باشید، اگر دچار خمودگی هستید.



کمک


   وقتی فردی به قصد آزار دیگری گفتار و یا رفتاری می‌کند، علت آن،  رنج، خشم و آزاری است که خودش دارد دروناً متحمل می‌شود. و در حقیقت، رنج و خشم و آزار درونی خودش سر ریز کرده است.

   مواجهه با چنین فردی، بهر صورت که باشد، عاقلانه نیست. چرا که او نیاز به کمک دارد. البته اگر خودش پذیرای کمک باشد، که اغلب نیست.

   بنابراین، آن گفتار و رفتارِ ناشی از میل خشم و آزاری که او بروز می‌دهد، در حقیقت به زبان حال دارد این پیام را می‌رساند که «من شایستهٔ شفقتم. به من کمک کن».



می‌نماید آتش و...

    
   آیا تابحال دقت کرده‌اید که درست قبل از اینکه اقدام برای نماز یا مراقبه کنید، فکری به جان آدم می‌افتد که آن مراقبه یا نماز را موضوعی بسیار بزرگ و سخت و طاقت‌فرسا می‌نمایاند؟ و انجام آن را سخت و وقت‌گیر و حوصله‌طلب می‌نمایاند؟

   اما وقتی در آن می‌شویم، و وقتی تمام می‌شود، چیزی جز سبکی، آرامش، فراغت، پاکی حس نمی‌کنیم، و اصلاً هم سخت و دشوار نبوده است. و آن موقع یادمان نمی‌آید که اولش چقدر فکر، آن را کاری سخت، بی‌خود، بزرگ و طاقت‌فرسا می‌نمود.



تنبلی و بی‌حوصله‌گی


   جهنم معلول تنبلی و بی‌حوصلگی است. تنبلی و بی‌حوصلگی کلید هر بدی‌اند. تنبل حق را بجا نمی‌آورد و بی‌حوصله بر حق صبوری نمی‌کند.

   تنبلی آخرتت را تباه می‌کند. و بالتبع، دنیایت را.


ریسه


   می‌توان خداوند عالم را قلقلک داد! کافی‌ست از نقشه‌ها و طرح‌هایتان برای آینده با او صحبت کنید. مخصوصاً آنها که بهشان دل‌بسته‌اید.

اسلام


   اگر کسی پیام محمد(ص) را شنیده باشد، دیگر نمی‌تواند برگردد.

راهی‌ست راه عشق که هیچش کناره نیست
آنجا جز آنکه جان بسپارند چاره نیست

هر دم که دل به عشق دهی خوش دمی بود
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست



سئوال

 سلام،

بله، مهارت رابطه برقرار کردن. آن را در جلسه توضیح خواهم داد...

اما قبل از آن، اگر فرد سلامت روحی داشته باشد، و فارغ از هویت باشد، بطور عادی ارتباط صحیح برقرار می کند. باندازهٔ لازم و طبیعی به همسر و همدمش اهمیت و توجه می کند.
توجه به میزان تخریب و آثار سوء بی اهمیتی در رابطه، هر انسان عاقلی را به چاره اندیشی و تصحیح اخلاقش می اندازد.
به مطالب دوره ای که در آن هستید بخوبی دقت کنید درون خودتان. نیازی نیست باندازهٔ اغراق شده در کتابها و فیلمها و توصیه های سطحی بسیاری روانشناسان به همسرتان توجه کنید و دائم بگویید «دوستت دارم». در یک حد بسیار طبیعی باو علاقه نشان دهید، کافی ست. هر از گاهی هم یک هدیه ای ولو بسیار کوچک، یک گلی، یک رستورانی با هم دو نفره(حتی بدون بردن کودک تان).

حتی اگر ذاتاً اینطور نباشید، ولی فرد عاقلی باشید، عقل حکم می کنه هر از گاهی چنین حرکت هایی بزنید. چیز سختی هم نیست. به فان و تفریح هم می توانید برگزارش کنید که به شما سخت نیاید.

حواستان باشد، که هویت، بدلیل خشم ورزی و میل آزار، میل محروم کردن دارد. یعنی ما در حالی که می دانیم همسرمان نیازمند توجه و دستی به سرش کشیدن است، او را محروم می کنیم، تا بنوعی زیر پوستی میل آزار و خشممان را ارضاء کنیم.
حرکت بر خلاف هویت(نفس) خود یک تمرین خوب است...

در مورد بی حوصلگی، هیچکس ذاتا بی حوصله نیست. و هیچکس هم ذاتا همیشه پر انرژی نیست. همه چیز بالا و پایین می شود. خودتان را بپذیرید.

از ورزش و نیز سحر خیزی غافل نشوید.

در مورد رابطهٔ سالم و مهارت‌های آن، در جلسات پیش‌رو صحبت مفصلی خواهد شد.

شادکام باشید