واقعبینی با حذف اضافات محقق میشود. بطور کلی وقتی در ارتباط با امور هستیم، فکر دخالت میکند و واقعیت را تعبیر و تفسیر میکند و دیگر این تعبیر و تفسیر را میبینیم و با این تعبیر و تفسیر در ارتباط میشویم، نه با آن واقعیت، که وقتی فکر هنوز دخالت نکرده بود، وجود داشت(و دارد).
وقتی فکر را از این میان حذف کردی(بوسیلهٔ مشاهده و آگاهی بر همین دخالتش)، واقعیت فقط خواهد بود. درست؟ این تا اینجا.
از زیر مجوعههای فکر، که بین انسان و واقعیت وارد میشود و حجاب میافکند، سنسیشنها هستند. و یکی از مصداقهای سنسیشن، موسیقیست. به عنوان تمرین، وقتی مثلاً فیلمی یا قطعه ویدیویی میبینی، موسیقی و کلام زمینهاش را حذف کن. حتی بوسیلهٔ بستن صدای دستگاهت. صدا را میوت کن. و آن وقت با واقعیتِ بدون موسیقیِ آن ویدیو لااقل در ارتباط هستی. یعنی بدون عامل دخالتکننده. چرا که صنعت سینما و ویدیو کلیپسازی بخوبی یاد گرفته است چطور بوسیلهٔ سنسیشنِ موسیقی تو را(یعنی ذهن را) تحت تاثیر قرار دهد. تا آنچه را در تو میخواهد را غلیان بدهد، بدهد. این تمرین ساده و کارآمد را انجام بده، بارها و بارها. و در هنگام انجام آن، دقت کن که ذهنت قبل از دیدن ویدیو همراه با موسیقی با بعد از دیدن ویدیو بدون موسیقی چطور تحت تاثیر بوده و نیست.