یکی از بهترین وضعیتهای شناخت خودمان(اعنی خودشناسی)، شناخت در رابطه است. رابطه با دیگری و دیگران. رابطه آینه ای برای شناخت خودم.
به واقعیتها، به فکتهای روانی خودم وقتی با دیگران یا یک فرد در رابطه میشم، دقت کنم. بدون اینکه در پی اصلاح اخلاقی خودم باشم، فقط مشاهده کنم که واقعیت رفتارهایم با دیگران یا دیگری چطور است.
نفس همین مشاهده، مشاهده ی واقعیت رفتاری ام، یعنی شناخت خودم. خودشناسی.
در حالیکه ما بجای اینگونه روشی برای شناخت، دائماً در پی اصلاح، ملامت و مقایسه اخلاقی خودمان هستیم. این کار نه تنها شناخت نیست، بلکه خود را در ابهام، گیج و گولی، و پیچیدگی فرو بردن است.