گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد
بخود گمان نبرد کس همی که «نادانم»!
آیهای هست در قرآن که «بَلِ الإِنْسَانُ عَلى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ» یعنی انسان به درون خودش آگاه است.
یکی از راههای شناخت خودم شناخت خصوصیات ذهنیام، اینست که وقتی به دیگران پند و اندرز میدهم یا توصیه و سفارشی میکنم و باصطلاح میخواهم آنها را ارشاد کنم(!)، دقت کنم که بسیاری از این توصیههای من متوجه شخص خودم است! یعنی چون خودم درونم را بخوبی میبینم(و نمیدانم که این گرفتاریها را خودم دچارش هستم،) دارم این توصیهها را به دیگری و دیگران میکنم.
مثلاً: من شما را به باانصاف بودن، پیشداوری نکردن، قضاوت نکردن دعوت میکنم و از بیانصافی و قضاوت پرهیزتان میدهم. حال آنکه دقیقاً خودم گرفتار اینها هستم! چون اینها را بخوبی درون خودم میبینم. و اگر با جدیت و انصاف خودم و رفتارم را بررسی کنم، یا از دیگری که از بیرون به رفتار و گفتار من مینگرد بخواهم برایم توضیح دهد، میبینم این خودم هستم که در ارتباطاتم گرفتار قضاوت، پیشداوری، زودداوری و بیانصافی بودهام.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر