انسان معمولی و سالم(بلحاظ روانی) کمی شلختگی در کارهایش هست!
اگر دیدید کسی تمام اتاقش، ماشینش، دستخطش، مدیریت کارهایش و کلاً امور زندگیاش کاملاً بینقص، مرتب، منظم و پرفکت است، بدانید این فرد در عمق روان خود از یک افسردگی، رنج و تاریکی روحی رنج میبرد.
در حقیقت با دادن نظم و ترتیب شدید به امور بیرونی زندگیاش، بصورت خیالی قصد دارد از آشفتگی درونییی که دارد، فاصله بگیرد و بگریزد.
۳ نظر:
ما هویت فکری ها یا کاملا شلخته هستیم مثل فکرهامون که کلا ول و رو هوا هستند و کارها و محیط اطرافومون هم مثل فضای ذهنمون در هم و برهم و به هم ریخته است یا به قول شما چنان وسواسی و مقید و با دیسیپلین کارهامون رو جلوه می دیم تا آشفتگی و بی نظمی درونی رو پوشش بدیم.
اين به گمانم قانون نيست !!!
احتمالا شما در قياس با بچه ها و بزرگترها اين نتيجه رو گرفتيد .پس با اين قانون ميشه گفت آدمهاي شلخته و معتاد و... رنج و تاريكي روحي ندارن .
بهتر مي بود مي نوشتيد :
من انسان وقتي از سنين كودكي مدام در گوشم خوانده مي شود كه بچه جان وسايلت رو مرتب كن و دائما نظم بيروني رو به من القا مي كردن حالا وقتي به اين سن رسيدم چه عاملي باعث ميشه كه وقتي اسباب و اثاثيه "من" توسط كسي حالت به هم ريختگي پيدا مي كنه زمين و زمان رو به هم بريزم !
و يا آدمهايي هم هستن كه وقتي روي صندلي اتوبوس نشستن شروع به خط خطي كردن صندلي بي نوا مي كنن . فرق اين نوع شلختگي و شلختگي از نوع بچگانه چطور توجيح ميشه ؟
چطور انقدر کلی نتیجه گیری میکنین؟!
بستگی داره که هر آدمی به چه قصدی کاری رو انجام میده! یکی از دلایل ممکنه اونی باشه که شما گفتی!
ممکنه کسی مرتب باشه در برنامه ریزی هاش و غیره چون با مشاهده متوجه شده که هر لحظه ای که میگذره ارزشمنده! هر چیزی که در اختیارشه مثل ماشین و خونه و غیره ارزشمنده و باید به بهترین شکل ازش استفاده کرد نه هردمبیل! از لحظه ها باید به زیباترین شکل استفاده کرد نه هرچی شد شد!
ارسال یک نظر