شاخ


بیت معروفی دارد مولانا که حتماً شنیده‌ای:

من ز مکر نفس دیدم چیزها
کاو بَرَد از سحر خود تمییزها

آدم بعضی رفتارها را از کسانی می‌بیند که در اعماق مخیله‌اش هم چنین گمانی به آنها نمی‌برده، شاخ در می‌آورد. اما وقتی یاد این بیت می‌افتد، دیگر هر چیزی را محتمل و شدنی می‌داند.

انسان‌ها اسیر این موجود خیالی‌اند، لذا هیچ چیزی از آنها بعید نیست.


۳ نظر:

ناشناس گفت...

پانويس جان كجاش رو ديدي !!!

دیانت دار گفت...

وای خاک بر سرم شد؛
آخرش لو رفتم!
مولانا قبلاً گفته بود:

فعل و قول آمد گواهان ضمیر
زین دو بر باطن تو استدلال گیر
چون ندارد سیر سرت در درون
بنگر اندر بول رنجور از برون
فعل و قول آن بول رنجوران بود
که طبیب جسم را برهان بود
وآن طبیب روح در جانش رود
وز ره جان اندر ایمانش رود
حاجتش ناید به فعل و قول خوب
احذروهم هم جواسیس القلوب<-------
این گواه فعل و قول از وی بجو
کو به دریا نیست واصل هم‌چو جو

ولی گوش نگرفتم که نگرفتم، حالا هم خدا عاقبتم رو به خیر کنه...!

مهدی گفت...

یادآوری به موقع و خوبی بود ممنون

ارسال یک نظر