رابطه

دو نفر تا وقتی از هم دورند، «عاشق» همند. وقتی نزدیک می‌شوند و یا زیر یک سقف می‌روند، رفته رفته از هم زده می‌شوند.

چرا؟

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام و خسته نباشید
البته این مسئله و گفته شما شامل همه (یا الا قول شما "عاشقان"!!!!) نمیشود.
اما شاید یکی از دلایل این باشد که وقتی این افراد از هم دورند، تصاویر از یکدیگر در ذهنشان دارند و عاشق آن تصاویری میشوند که از یکدیگر در خیال ساخته اند در نتیجه وقتی با خود واقعی یکدیگر آشنا میشوند با تضاد مواجه میشوند...
به نظرم مولانا هم درذیل حکایتی تحت عنوان: مشغول شدن عاشقی به عشق‌نامه خواندن و ... به این مسئله پرداخته

شاد باشید

مهناز

ناشناس گفت...

اتفاقا کاملا درسته و شامل حال همه مخصوصا اونهایی که بیشتر ادعای دوست داشتن دارند میشه!!!! کافیه یه مدتی از تب عشقشون بگذره، تبشون که خوابید تازه یادشون از خیلی چیزا میاد. چون آدما عاشق پول و مقام هم میشن نه واقعیت همدیگه.... والا. عشق و عاشقی کیلو چند؟؟

بهار گفت...

البته همه این جوری نیستند!نه هردونفری!
گاهی یک ادم حتی حوصله ش ازخودش هم سرمی ره،به همین دلیله که به موبایل وتلویزیون وتفریحات کاذب مختلف رومیاره،دیگه چه برسه بخوادکس دیگری روهم تحمل کنه،این آدم یک دقیقه تحمل باخوخودش بودن روهم نداره!
وقتی می ری توی یه فروشگاه که اصلاًنمی دونی چی می فروشه،قیمتاش چه شکلیه؟خودت هم خواب آلوده ای!فکرمی کنی می تونی بفهمی چی می خری ؟هرگز!حتی اگربهترین وزیاترین وشیک ترین فروشگاه باشه1
رابطه هم زیباوعالیه!ولی وقتی خودت گیج ومنگی،همه چی حتی نفس کشیدن هم دلزده وخسته ت می کنه،چطورمی تونی یه آدم دیگه حتی اگرحوری بهشتی یایه جنتلمن فوق العاده باکلاس باشه روبفهمی وباهاش کناربیایی؟
اینه حکایت روابط سطحی آدم های سطحی زمانه خیلی سطحی ما!
اشکال ازرابطه نیست،آدم دیگه آدم نیست!

ارسال یک نظر