آیا تابحال دقت کردهاید که درست قبل از اینکه اقدام برای نماز یا مراقبه کنید، فکری به جان آدم میافتد که آن مراقبه یا نماز را موضوعی بسیار بزرگ و سخت و طاقتفرسا مینمایاند؟ و انجام آن را سخت و وقتگیر و حوصلهطلب مینمایاند؟
اما وقتی در آن میشویم، و وقتی تمام میشود، چیزی جز سبکی، آرامش، فراغت، پاکی حس نمیکنیم، و اصلاً هم سخت و دشوار نبوده است. و آن موقع یادمان نمیآید که اولش چقدر فکر، آن را کاری سخت، بیخود، بزرگ و طاقتفرسا مینمود.
۲ نظر:
همچو گویی سجده کن بر رو و سر
جانب آن صدر شد با چشم تر
جمله خلقان منتظر سر در هوا
کش بسوزد یا برآویزد ورا
این زمان این احمق یک لخت را
آن نماید که زمان بدبخت را
همچو پروانه شرر را نور دید
احمقانه در فتاد از جان برید
لیک شمع عشق چون آن شمع نیست
روشن اندر روشن اندر روشنیست
او به عکس شمعهای آتشیست
مینماید آتش و جمله خوشیست
در گنجور سرچ کردم، خواندم قشنگ بود،جسارتاً آوردمش اینجا!
انگارکه باید تخته سنگی رو جابه جا کنم
ارسال یک نظر