حرکت محتاج شناخت است


   هر حرکتی که می‌خواهیم در زندگی بزنیم، نیاز به شناخت دارد. شناخت ضروری است، نه اینکه «بهتر است». یعنی چیزی فراتر از:

چو دزدی با چراغ آید، گزیده‌تر برد کالا

   ازدواج هم یکی از حرکات اصلی‌ست. همینطور هردمبیل و بدون مطالعه و بدون شناخت اینکه زندگی مشترک چیست و قبل از آغاز و هنگام زندگی مشترک به چه چیزهایی باید آگاه بود، کار عاقلانه‌ای نیست. بی‌خردی عواقب بدی دارد.

   و البته، بی‌توکلی هم! که:

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری‌ست
راهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش

   راستی، آیا تابحال اندیشیده‌ایم که توکل کردن در واقعیت به چه معناست؟ یعنی واقعاً چکار می‌کند، چه حالتی را پیاده و اقامه می‌کند، کسی که توکل می‌کند؟

   کسی می‌شنود که «آن لیوان را از روی صندلی بردار و بگذار روی میز». خب، کاملاً عمل روشن است و مشخص. و این کار را می‌کند. لیوان را از روی صندلی برمی‌دارد و می‌گذارد روی میز. اما کسی که می‌شنود «در این کار به خدا توکل کن»، و توکل می‌کند، دقیقاً یعنی چکار می‌کند؟ بصورت عملی و واقعی چکار می‌کند؟!

   این سئوال را در رابطه با بسیار اذکار و آموزه‌های دینی از خودت بپرس. مثلاً تسبیح کردن یعنی چکار کردن؟ تکبیر چطور؟ تقوی چطور؟ البته تقوی نمود بیرونی هم دارد. اما تسبیح و تکبیر درونی‌اند. پیاده کردن اینها دقیقاً یعنی چکار کردن؟ این «بگو»یی که در دین اینقدر توصیه شده که مثلاً«بگو هیچ خدایی نیست جز الله»، یا «بگو خدا از همه چیز بزرگتر است»، یا تسبیح خدا را «بگو» دقیقاً یعنی چکار کن؟


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر