بازار سد اسمال


   یکی از مشکلات و سردرگمی‌های کسانیکه در خط خودشناسی و اینجور چیزها هستند، تنوع و تعدد بسیار زیاد سیستم‌ها و مکاتب عرفانی‌ست. آدم با این همه حرف و جملات قصار و مقاله و کتاب، سردرگم می‌شود.

   خب، بنظر شما یک راه خوب و ساده برای درآمدن از این آشفته‌بازار شلوغ پلوغ چیست؟


۲ نظر:

ناشناس گفت...

گفتن اینکه از صبح که بیدار میشی تا شب که میخوابی شاهد اعمال و رفتارت باش فقط شاهد باش و خودتو ملامت نکن . قبلش هم آگاه کردن افراد و توضیح درباره ی اژدهای ۷ سر . همه میدونن که حسادت بده و حالا اون ۶ تا سر دیگش . آقا جان نکن . دنیا و زندگی رو همون طور که هست ببین . دست از تغییر دادن بردار . ۳۰-۴۰ سال به دنبال خوشبختی(سراب) بودی . ۱ سال بیاو دنبال چیزی نباش .اگه دیدی اشتباه کردی و عمرت هدر رفته دوباره بدو دنبال سراب ! .. شجاع باش به شیوه ی خودت زندگی کن ...عاشقانه لحظه ی حال که در حال خوردن یک لقمه نون خشک هستی رو دوست داشته باش و با هیچ وعده ی دروغین دیگری عوضش نکن . کسانی که این راه رو رفتن در ۵ صفحه لپ مطلبو بنویسن بدن دست بقیه ... گرچه یک لغت هم کفایت میکنه : " " !!

vivace گفت...

به نظر من دلیل همه اشفتگی ها اینه که نمیدونیم چرا خودشناسی میکنیم
مثل اکثر تصمیم هایی که میگیریم فقط میخوایم سرگرم باشیم.
کاملا موافق نظر بالایی هستم به شیوه خودت زندگی کن زندگی کردن هدفیه که پشت همه این هاست یک لحظه وایستیم و خودمون رو تماشا کنیم بیرون بیایم از این همه مشغله

ارسال یک نظر