کل یوم عاشورا


پس عزا بر خود کنید ای خفتگان
زآنکه بد مرگی‌ست این خواب گران

  اگر امام حسین در دورهٔ ما زنده بود، همین ما مردم ایشان را می‌کشتیم. دلیل آن خیلی ساده است: امام حسین در برابر ظلم می‌ایستاد، و ما مردم حامی ظالم(نفس) هستیم. بهمین سادگی.

  کسی که بخودش ظلم می‌کند، بطور بالقوه ظالم است. فقط کافی‌ست وضعیت بیرونی، بحرانی بیرونی(اجتماعی)، پیش آید. در آن بحران، کیفیت درونی، روحی، یعنی همان بالقوه، عمل می کند. یعنی ظلم بخود، عمل می کند. و نتیجه‌اش ظلم بیرونی خواهد بود. این خیلی روشن است.

  در طول تاریخ، همیشه ما انسانها فکر کرده‌ایم: «ای کاش در زمان فلانی بودم». مثلا در زمان حضرت علی، یا مسیح، یا پیامبر، یا امام حسین و غیره. «که حمایتشان می‌کردم. حاضر بودم برایشان شهید شوم». اینگونه افکار، افکار بسیاری از ماست.

  در حالیکه «معما چو حل گشت، آسان شود»! وقتی سالها از بحرانهای تاریخی می گذرد و کتابها و تحلیلها نوشته می شود و حق از باطل معلوم می‌گردد، خیلی ساده است که بخواهیم طرف حق را بگیریم!

  اما در زمان خود بحران، بسیار بسیار معدود افرادی هستند که بتوانند حق را از باطل تشخیص دهند.

  انسانهایی که دائم به صفای باطن خود می‌رسند و روزی از این رسیدگی غافل نیستند، این اقبال و شانس را دارند که بتوانند حق را در زمان بحران و سر بزنگاه تشخیص دهند. که البته آنها هم خیلی نمی توانند مطمئن باشند.

تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافری‌ست
راهرو گر صد هنر دارد، توکل بایدش

  جان مطلب اینکه ظلم بر خود، لاجرم باعث ظلم بر دیگری و دیگران می‌شود. به خودمان ستم روا نداریم.

  ستم بر خود چیست؟




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر