سخنی هست از حضرت علی به این مضمون که هر وقت دستتان تنگ شد، با دادن صدقه، با خداوند معامله کنید.
صدقه در معنای عمیق آن، یعنی کاری یا چیزی را انسان بدهد که نشانهٔ صدق ادعایش باشد. حالا این چیز یا کار میتواند مال باشد، یا کاری رفتاری عملی که بهرحال نشاندهندهٔ صداقت ایمان فرد است.
مثلاً اگر برای کسی دادن مقدار زیادی مال سخت نباشد و براحتی بدهد، این بمعنای واقعی صدقه نیست. حال آنکه اگر مثلاً گذشتن از یک رفتاری که برایش لذتبخش باشد، سخت باشد، این کار میتواند صدقهٔ خوبی باشد.
تا اینجا مقدمه بود. اما میگویم: کسی که ادعا و ابراز عاشقی به کسی میکند، باید معشوق از او «صدقه» بخواهد! کاری که برای آن فرد دشوار باشد. یا چیزی که گذشتن از آن برایش دشوار باشد. بلکه بسیار دشوار.
عشق بدون صداقت بقول مولانا گردوبازیست. باید چند تا گردو در جیبش گذاشت و برایش نامه نوشت که «عزیزم، بیدار شدی، پاشو برو گردوبازیت رو بکن.»
گردگانی چندش اندر جیب کرد
که تو طفلی گیر این میباز نرد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر