گر چه دوریم، به یاد تو قدح میگیریم
بعد منزل نبود در سفر روحانی
سر عاشق که نه خاک در معشوق بود
کی خلاصش بود از محنت سرگردانی؟
ای نسیم سحری، خاک در یار بیار
که کند حافظ از او دیدهٔ دل نورانی
Copyright 2019. Powered by Google's Blogger
هرگونه استفاده از محتوای این سایت منوط به کسب اجازه کتبی
از مدیر سایت است. در غیر اینصورت، پیگرد قانونی دارد.
۱ نظر:
ندانمت به حقیقت که در جهان به که مانی
جهان و هر چه در او هست صورتند و تو جانی
به پای خویشتن آیند عاشقان به کمندت
که هر که را تو بگیری ز خویشتن برهانی
ارسال یک نظر