یکی از علتهای اصلی رویکرد شدید مردم به روانشناسی و فرقههای موسوم به «معنوی»، زده شدن آنها از دین است، متاسفانه.
عموم مردم دینشان را به افراد گره میزنند و خودشان محقق مستقل نیستند. لذا اگر انحراف و ناهنجاریهایی در عملکرد آن افراد ببینند، دینشان نیز از اساس آسیب میبیند و متزلزل میشود. و برای جبران فقدان تعالیم معنوی رو به سیستمها و فرقههای روانشناسی و باصطلاح «معنوی» میآورند.
اینکه دیده میشود بطور چشمگیری مردم جملات قصار حکمتآمیز را از این و آنی که برچسب دینی ندارند(مانند نویسندگان و سخنوران مشخصاً غیردینی) دست بدست میکنند، علتش همین جریان است.
اینکه دیده میشود بطور چشمگیری مردم جملات قصار حکمتآمیز را از این و آنی که برچسب دینی ندارند(مانند نویسندگان و سخنوران مشخصاً غیردینی) دست بدست میکنند، علتش همین جریان است.
این رفتار مردم در حقیقت، واکنش و دهنکجی به وضعیت معنوی جاری در جامعه است. علاوه بر «عطش معنوی».
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر