احتراز


پرسیده است: شما که می‌گویی از آدمهای هویتی باید بُرید، و همان که حافظ گفته: که از مصاحب ناجنس احتراز(دوری) کنید، حالا اگر پدر و مادر و خواهر برادر آدم اینطور باشند چطور؟

 

ج: اول از همه ببین که خودت هم اسیر هویتی.

دوم، اگر قلب یا همان روح و روان شما در تماس و همنشینی با افراد اسیر بازی شخصیت آسیب می‌بیند، چرا باید رابطه ادامه داشته باشد؟ اگر به اسلام معتقدید، مگر نه اینکه بعضی از افراد جوان از پدر و مادر بت‌پرستشان جدا شدند و به پیامبر پیوستند؟ خب، آیا ما باید بندهٔ اعتباریات و ارزشها باشیم یا بندهٔ خدا؟ خدای ما جامعه و ارزشهای پوچ و اعتباری‌اش باشد یا حق؟ قبله ما «موفقیت» و «اول شدن» و «برتر بودن» و دنبال لذت بودن باشد یا خداوندی که خاکی بودن، هیچ بودن و وصل و تقوی رو تنها راه زندگی سالم می‌داند؟

البته بهتر است بطور کامل قطع رابطه نکرد. در حد سر زدن و احوال گرفتن و بجا آوردن حق و حقوق والدین و آشنایان، کافی‌ست.




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر