هله پاسبان منزل
تو چگونه پاسبانی؟!
هر انسانی چهار چشم و چهار گوش دارد. (بله، چهار تا!) که ورودیهای اصلی به دل و روان او هستند.
اگر میخواهی دلت، روانت، سالم بماند، همانطور که قبلا نیز گفتهایم به کرات، مواظب ورودیها یا همان input های روانت باش. هر چیزی ببینی و بشنوی، بدون هیچ شکی، به دل و روانت وارد میشوند و تاثیر خواهند گذاشت.
اما چرا چهار چشم و چهار گوش؟
دو چشم و گوش بدن داریم و دو چشم و گوش خیال! همانطور که چشم و گوش انسان دریافتکننده هستند، خیال انسان نیز دریافتکننده است. هر چه خیالش را کنی، هر چه فکرش را کنی، به روانت، به درون قلعهٔ دلت راه خواهد یافت.
پس جان کلام اینکه، نه تنها اجازهٔ ورود هر چیزی به چشم و گوش جسمی را نباید داد، بلکه اجازهٔ استمرار و حرکت هر فکر و خیالی که به ذهن میآید را نیز نباید داد. و باید سریعاً قطعش کرد. بدون هیچ وقفه و رحمی!
عزیز من، این شدنیست.
و اما اگر میپرسی «از کجا بفهمم که آن چیزهای مخرب و مضر چیست که اجازهٔ ورودشان و اجازهٔ خیال و فکرشان را ندهم؟»، میگویم: با شناخت خودت. خودت را بشناس تا بدانی چه چیزهایی برای روح و روانت، برای دلت سم هستند و مخرب، تا بتوانی از ورودشان از دو طریق جسم و خیال پرهیز کنی. ما اگر ندانیم تخریب چیست و مخرب کدام است، چطور میتوانیم از آنها پرهیز و جلوگیری کنیم؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر