از ذهن بپرسم چرا مقایسههایت، ایدهآلهایت همیشه آنطرفیست؟! چرا همیشه به طرفی غش میکنی که باعث نارضایتی و ناشکری من از داشتهها، موهبتها و سلامتیام است؟!
چرا این همه نعمت و امکانات و رفاه و بهرهمندیهایت را نمیبینی، ای ذهن؟! چرا دائماً مرا از آینده میترسانی؟! از نداری میترسانی؟! تابحال از کجا رسیده مگر؟! چرا نمیگذاری آب خوش از گلوی زندگیام پایین برود، ای ذهن؟!
این همه انسان هستند که در آرزوی داشتن چیزهایی هستند که من دارم. ای ذهن کور و کر، چرا نمیبینی؟!
بسا کسا که به روز تو آرزومند است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر