با درک شخصی‌ زندگی کنیم


   با همین درکی که خودت شخصاً از زندگی داری زندگی کن.

   ما دائم دنبال نظرات دیگران هستیم، که این نویسنده چه می‌گوید و آن نویسنده چه می‌گوید، در حال جمع‌آوری مطلب و جهان‌بینی‌های متنوع هستیم. خودمان را کلکسیونی از ایدئولوژی‌ها کرده‌ایم. در حالیکه با هیچ‌کدام هم عملاً زندگی نمی‌کنیم! همیشه میان زمین و آسمانیم. در تردید.

   و بهمین خاطر زندگی ما کیفیتی معوق دارد. وضعیت موکولی. زندگی کردن را به تعویق انداخته‌ایم. می‌خواهیم وقتی زندگی کنیم که «جهان‌بینی‌مان کامل شود»! «آن وقت است که زندگی خواهم کرد، الآن نه». «آن زمان که کلی کتاب بخوانم، فیلم ببینم، سخنرانی گوش دهم و از لحاظ فلسفی و عقیده به یک جمع‌بندی جامع و کامل برسم، آنوقت زندگی را شروع خواهم کرد. زندگی‌یی کامل و مطمئن و بلحاظ عقیدتی امن»!

   این وعده دروغ است، دروغ. برای اینکه زندگی‌یی که همین الآن در جریان است را از دست بدهی. حقه و فریب است.

   نقد را رها کرده‌ایم و به نسیه‌ای امید داریم! نه، حتی نسیه‌ هم نیست. کاملاً دروغ است.

   پس با درکی که همین الآن داری، درک و فهم شخصی‌ات از زندگی، زندگی کن. حتی ناقص. جهان‌بینیِ کامل و بدون نقص نداریم. هر چه از درکت اشتباه باشد را خودبخود و رفته رفته زندگی درست می‌کند. یادت می‌دهد. جسارت کن و با وجود نقص، زندگی کن.

   اگر با همانچه تاکنون یاد گرفته‌ای زندگی کنی، زندگی آنچه را هم که بلد نیستی، در عمل به تو یاد خواهد داد.
البته اگر گوش باطن شنوا، یعنی کیفیت فروتنی باطنی، هم داشته باشی و بر درس‌های زندگی باز باشی و پذیرا. بلد باشی چطور زندگی را بشنوی و یاد بگیری از آن. نه اینکه سرِ تبختر داشته باشی و از موضع «می‌دانم» با زندگی تعامل کنی.

 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر