سوال

چه بسا روزه‌دارى که از روزه‌اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‌اى ندارد و چه بسا شب‌زنده‌دارى که از نمازش جز بی‌خوابى و سختى سودى نمى‌برد. (نهج البلاغه)

حقیقت روزه چیست؟

۲ نظر:

ویواچه گفت...

اگر از عملی لذت نمی بریم کنارش بگذاریم غیر از این است؟!
با پرسش از این و آن به دنبال حقیقت گشتن نشان از نارضایتی است
حقیقت روزه چیست؟
حقیقت نماز چیست؟
حقیقت زندگی چیست؟
حقیقت عشق چیست؟
حقیقت.....چیست.؟؟
حداقل تعارف را با خودمان کنار بگذاریم عادت کرده ایم هر زمان از چیزی خسته شدیم به دنبال حقیقت ان بگردیم نه برای حقیقت آن بلکه برای فرار از آن در حالی که نیاز به فرار نیست می شود به کلی کنارش گذاشت و خیال خودمان را راحت کنیم از این پرسش ها.

ایا حقیقتش را به ما بگویند مشکل حل می شود؟؟ دیگر از آن لذت میبریم؟؟

ناشناس گفت...

یاایهاالذین امنواکتب علیکم الصیام کماکتب علی الذین من قبلکم«لعلکم تتقون»
ای کسانی که ایمان آورده اید(اگرایمان داری،بنده ای،به حرف خداگوش کن)
برشماروزه داری نوشته شد(واجب شد)
کماکتب علی الذین من قبلکم
(فقط مال تونیست،مال امت های قبل هم بوده،اون هاهم روزه داشتند(خودتولوس نکن«ازمن»)
«لعلکم تتقون»
شایدرستگاربشوید.
روزه فقط بین خودت وخداست.هیچ کی خبرنداره،می تونی وقتی کسی نیست چیزی بخوری وبیاشامی،ولی به دستوراون با(نفس)مبارزه می کنی.
حکمت(تقوا)ست.
یازده ماه به حرف جناب (معده)بخور،چشم
اینومی خوام،چشم
........
یک ماه ،خودت ارباب باش،به دستورخدابهش بگو
معده:گرسنمه(انسان:حالانه)
معده:ضعف رفتم(انسان:چندساعت صبرکن...خبری ازغذانیست)
عوضش توارباب تنت می شی وبنده ی خدا.
خیلی حرف می زنندکه به حرف این لاکردار(معده)گوش بدی وحرف خدارونشنوی،ولی تو
به نفس بگونه،به خدابگوبله.

ارسال یک نظر