به یادداستان کاوه ی آهنگرافتادم که باضحاک درونی اش مبارزه نمود،آن زمان که اززنی به جهت فقرتقاضای ناشایستی داشت،زن به اوگفت مرابه مکانی ببرکه کسی نباشد،اورابه خانه ای خالی برد،دیدزن می لرزد،دلیلش راپرسید.زن گفت من وتواکنون اینجاتنهانیستیم،دومَلَک بردوش من ناظراعمال منند،دومَلَک بردوش توشاهدرفتارتواندوخداهم اکنون دراینجاحضوردارد.این تکان شدید،کاوه راازاطاعت نفس بازداشت وبه مقام بندگی نائل کرد.
۱ نظر:
به یادداستان کاوه ی آهنگرافتادم که باضحاک درونی اش مبارزه نمود،آن زمان که اززنی به جهت فقرتقاضای ناشایستی داشت،زن به اوگفت مرابه مکانی ببرکه کسی نباشد،اورابه خانه ای خالی برد،دیدزن می لرزد،دلیلش راپرسید.زن گفت من وتواکنون اینجاتنهانیستیم،دومَلَک بردوش من ناظراعمال منند،دومَلَک بردوش توشاهدرفتارتواندوخداهم اکنون دراینجاحضوردارد.این تکان شدید،کاوه راازاطاعت نفس بازداشت وبه مقام بندگی نائل کرد.
ارسال یک نظر