صیادی باطل

چطور ممکن است دنبال چیزی بگردیم که نمی‌دانیم چیست؟!

آیا ما می‌توانیم بگردیم و چیزی را جستجو کنیم که نمی‌دانیم چیست؟! چیزی که هر لحظه چیز دیگریست را چطور می‌شود دید و گفت «این همان چیزی‌ست که دنبالش بودم»؟!

خوب متوجه سوال هستی؟

عشق در حیطهٔ حافظه و دانستگی نیست. همیشه نو و جدید و بدیع است. نمی‌دانیم چیست.

خیلی‌ها می‌پرسند که «از کجا بدانم در کیفیت عشق هستم یا نه؟». جواب اینست که هیچوقت نمی‌توانی بدانی. تا مرکز ثبت‌کننده حضور دارد، آن نیست. نمی‌شود که باشد! چون اگر چیزی که می‌دانی چیست را پیدا کنی، آن چیز دیگر عشق نیست. روشن است؟

چطور ممکن است دنبال چیزی بگردیم که نمی‌دانیم چیست؟!

پس جستجوی کیفیت عشق از بیخ و بن باطل است.

صید بودن خوشتر از صیادی است

۱ نظر:

ناشناس گفت...

آن چیزی نیست جز راه حل کشف خویشتن که خیلی ها با فکر و کمک گرفتن از دنیای بیرون و علوم مختلف میخواهند به آن برسند و به بیراهه میروند غافل از اینکه باید از درون خود شروع کنند .این راه حل چیزی است که خیلی ها نمیدانند چیست ! ( از خود شروع کردن نه کف بین و ستاره شناس و کیهان شناس و فلسفه دان و....شدن )

ارسال یک نظر