برداشت

در مینیمال قبل، سخنی از حضرت علی آوردم و در پایان سوالی مطرح کردم که «حقیقت روزه چیست؟».

یک شیر پاک خورده‌ای این نظر را نوشته:

++++++++++ا
اگر از عملی لذت نمی بریم کنارش بگذاریم غیر از این است؟! با پرسش از این و آن به دنبال حقیقت گشتن نشان از نارضایتی است حقیقت روزه چیست؟ حقیقت نماز چیست؟ حقیقت زندگی چیست؟ حقیقت عشق چیست؟ حقیقت.....چیست.؟؟ حداقل تعارف را با خودمان کنار بگذاریم عادت کرده ایم هر زمان از چیزی خسته شدیم به دنبال حقیقت ان بگردیم نه برای حقیقت آن بلکه برای فرار از آن در حالی که نیاز به فرار نیست می شود به کلی کنارش گذاشت و خیال خودمان را راحت کنیم از این پرسش ها. ایا حقیقتش را به ما بگویند مشکل حل می شود؟؟ دیگر از آن لذت میبریم؟؟
++++++++ا

دوست من، آیا بنده مسئول کج‌فهمی شما هستم؟!

وقتی شما آنچه را خودتان دلتان می‌خواهد از حرف من برداشت می‌کنید و می‌بُرید و می‌دوزید، بنده چه تقصیری دارم؟!

ظاهراً اینطور برداشت کرده‌اید که بنده، بقول شما، «ناراضی» هستم و از روزه «خسته» شده‌ام(!) و برای همین آن یادداشت را نوشته‌ام. و اینکه پرسیده‌ام حقیقت روزه چیست، به زعم شما یعنی اینکه من تعارف دارم و رودربایستی می‌کنم و نمی‌توانم مستقیماً بگویم که (نعوذ بالله) روزه گرفتن کار بیهوده‌ای است لذا پرسش مطرح می‌کنم که حقیقت روزه چیست!! درست است؟!

دوست عزیز، آیا من مسئول برداشت غلط شما از حرفم هستم؟! چرا شما بدون آنکه چیزی را بفهمید، حرف می‌زنید؟!

آن حدیث عمیق و هی‌زننده بروشنی افراد سطحی را تلنگر می‌زند که روزه داشتن، به صرف گرسنگی و تشنگی نیست. اگر انسان دارای شناخت و معرفت خودش(که منتهی به معرفت ربش می‌شود) نباشد، اعمالش بدون پشتوانه است. فقط صوری است.

آن سوال که «حقیقت روزه چیست؟» باید من را به فکر فرو ببرد، در خلوت خودم از خودم بپرسم اگر روزه‌داری به گرسنگی و تشنگی‌اش نیست، اگر نماز شب به سختی و بی‌خوابی‌اش نیست، پس به چیست؟ چگونه روزه‌ای و نمازی، و با چه کیفیتی منظور نظر امام علی‌ست؟ و خودم بروم هر طور شده جواب این سوال را پیدا کنم.

با پیدا کردن جواب چنین سوالهایی، در حقیقت، بنیان و پایه‌های ایمان و دین و نگرشم به زندگی قوت می‌گیرد.

آیا این سخن با برداشت شما یکی‌ست، خوش‌انصاف؟!

۲ نظر:

ویواچه گفت...

سلام اقای بنده از شما عذر میخواهم مخاطتب کامنت من شما نبودید بلکه خودم بودم من شما یا کس دیگری را مخاطب قرار نداده بودم چنین سوالاتی در من هم به وجود اومده انچه نوشتم نظرم در رابطه با خودم بود من شما نیستم که بخواهم قضاوتتان کنم هر کسی از یک موضوع برداشتی دارد چگونه میتوانم شخص دیگری را قضاوت کنم بهتر بود این موضوع را بیان میکردم . والسلام

ناشناس گفت...

سلام
آقای پانویس ،اگرجای دوجمله راعوض می کردید،امکان چنین سوء تفاهمی کمتربود.
یعنی به این شکل
حقیقت روزه چیست؟
چه بسا روزه‌دارى که از روزه‌اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‌اى ندارد و چه بسا شب‌زنده‌دارى که از نمازش جز بی‌خوابى و سختى سودى نمى‌برد. (نهج البلاغه)
ماجرای همان دوجمله معروف است:
بخشش،!لازم نیست اعدامش کنید.
بخشش لازم نیست!اعدامش کنید.


ارسال یک نظر