همینطور است در مورد نماز. وقتی نماز را با این رویکرد و کیفیت میخوانیم که آن را به پایان ببریم و به تمام شدن آن میاندیشیم، این نماز کیفیت ندارد. بلکه خلاصی از رسیدن به پایان، به مقصد است که به نماز یا مدیتیشن کیفیت میبخشد. در لحظه لحظهٔ نماز و مدیتیشن حضور داشتن. نه این که دائماً به تمام شدن آن اندیشیدن.
متأسفانه ما وقتی نماز میخوانیم، صرفاً برای ادای تکلیف و رفع تکلیف میخوانیم. آن را مانعی میبینیم که باید زودی تمامش کنیم تا به بقیهٔ کارهایمان برسیم.
آیا شده که هنگام شنا در استخر، رودخانه یا برکهای چنان سرمست شنا و آبتنی شوید که گذشت زمان را اصلاً حس نکنید؟
۲ نظر:
سلام
آن شارح نهج البلاغه(ره) میگفت:
ذکر آن نیست که چشمت به دنبال دانه های تسبیح باشد و تسبیح را بچرخانی تا هر چه زودتر تمام شود؛
"ذکر آنست که تسبیح ترا بچرخاند"
از این تجربه ها زیاد داشتم ... خیلی زیاد
حتّی شروع نکرده ذهن مدام تکرار می کند اصلا نیازی به این نماز هول هولکی هست ؟ !
ارسال یک نظر