رئیسبازی، دنبال سروری و مدیریت دیگران و ریاست بر آنها از خصوصیات هویت است.
وقتی در چنین موقعیتهایی قرار میگیری، به این موضوع در خودت توجه کن.
Copyright 2019. Powered by Google's Blogger
هرگونه استفاده از محتوای این سایت منوط به کسب اجازه کتبی
از مدیر سایت است. در غیر اینصورت، پیگرد قانونی دارد.
۱ نظر:
زاهدى در خواب ماده سگ حامله اى را ديد كه توله ها در شكم او بانگ مى نمودند...
آن يكى مى ديد خواب اندر چله*
در رهى ماده سگى بد حامله
ناگهان آواز سگ بچگان شنيد
سگ بچه اندر شكم بُد ناپديد
بس عجب آمد ورا آن بانگ ها
سگ بچه اندر شكم، چون زد صدا؟
سگ بچه اندر شكم ناله كنان
هيچكس ديده ست اندر اين جهان؟
( از ديدن اين رؤياى پريشان از خواب پريد )
چون بجست از واقعه، آمد به خويش
حيرت او دم به دم مى گشت بيش
( و چون زاهدان و علما در دوره چله* بودند تا جواب دهند، ناچار، رو به درگاه خدا آورد ) :
گفت يارب زين شكال و گفت و گو
در چله وامانده ام از ذكر تو
پرّ من بگشاى تا پرّان شوم
در حديقه ذكر و سيبستان شوم
آمدش آواز هاتف در زمان
كه آن مثالى دان ز لاف جاهلان
كز حجاب و پرده بيرون نامده
چشم بسته، بيهده گويان شده
بانگ سگ اندر شكم باشد زيان
نه شكار انگيز و نه، شب، پاسبان
گرگ، نا ديده، كه منع او بود
دزد، نا ديده، كه دفع او شود
از حريصى، وز هواى سَروَرى
در نظر كُند و به لافيدن، جرى
( نفسش از جاى گرم در مياد )!
از هواى مشترى و گرم دار
بى بصيرت پا نهاده بر فشار
ماه ناديده، نشان ها مى دهد
روستايى را بدان كژ مى نهد
( آدرس غلط ميده )!
از براى مشترى در وصف ماه
صد نشان ناديده گويد، بهرجاه !
...
ارسال یک نظر